سفارش تبلیغ
صبا ویژن

این هم از جمکران رفتن ما !!!

ارسال‌کننده : سالومه در : 88/2/27 3:50 عصر

من بازم اومدم .اما این بار دست پر اومدم.فکر می کنید چی واستون آوردم؟قاقالیلی؟نه بابا قاقالیلی کجا بود؟بازی؟خجالت بکش از اون هیکلت!بسه بسه.نمی خواد این قدر مخ های گرامی رو به کار بندازید!خودم می گم اصلاْ!...3...2...1...یه خاطره آوردم!چی؟برم پی کارم؟آخه واسه چی؟باشه پس اول گوش کن(یعنی بخون)بعد من می رم پی کارم!

یکی بود یکی نبود...زیر گنبد کبود...چرا بابا یکی بود...یعنی یکی که نه...من بودم و یه اتوبوس بچه تخس که فقط سرگرمیشون بالا رفتن از سرو کول همدیگه بود.خلاصه ساعت که شد8 این یه اتوبوس بچه تخس که فقط سرگرمیشون...راه افتاد.طبق معمول همیشگی بوفه در مالکیت سوم تجربی بودوسوم تجربی های گل گلاب هم که ماشاالله قربون اون قدوبالاشون...واسه بقیه کم نمی ذاشتن از شیطونی!اگه اون صندلی های اول هم می نشستی صدای ساسی مانکنشون می اومد!حالا بگو این یه اتوبوس بچه تخس که...کجا داشت میرفت!دبی؟نه نیار این اسمو ! آنتالیا ؟ اوه ! لس آنجلس ؟ آخه لس آنجلسو با اتوبوس می رن؟نه بابا داشت می رفت جمکران!!!!!!موندی تو کفش(منظورم«تو کف اونه» نه اونی که پات می کنی می ری نظر!)آره؟حالا بذار یه چیزی بگم بیشتر تو کفش بمونی!...وسطای راه که رسیدیم،آقا ما داشتیم زیارت آل یاسین می خوندیم که یه دفه این ورمونو نگاه کردیم دیدیم گوشیمون نیست،اون ورمونو نگاه کردیم دیدیم بازم گوشیمون نیست!خدایا!پس این گوشی چی شده بود؟چشت روز بد نبینه خواهر!کیفمو،کیفتو،کیفشو،کیفامونو،کیفاتونو،کیفاشونو گشتیم نبود!!!جیبامو،جیباتو،جیباشو،جیبامونو ، ...گشتیم اون جا هم نبود!یکی از رفقا که رو گوشیش شماره ی شیر مرغ تاجون آدمیزاد پیدا می شد زنگ زد رو خط من...نفس ها همه در سینه حبس بود... که صدای گوشیم در اومد ما رو بگو عینهو کسایی که آژیر قرمز شنیدن و دنبال یه پناهگاه می گردن،داشتیم دنبال اون گوشی می گشتیم.نگو یکی داشت هرهر به ریش نداشتمون می خندید.باز بعد از کلی جستجو اونو تو جیب سویی شرت مهشید پیدا کردم...جل الخالق...من که اون جا رو گشته بودم!!!این جاست که آقا دزده دست خودشو رو کرده بود...یه ضرب المثل نمیدونم کجایی(!)(فکر کنم انگلیسی)هست که می گه« مجرم همیشه به محل جرم بر می گرده»!!!مجرم نابکار بعد از کلی ظاهر سازی در مقابل محاکمه کنندگان در یک فرصت مناسب شیء مورد نظر رو توی جیب مهشید جاسازی کرده بود و.......... .(نامردا حالا که خوشتون اومد پس یه نظر بدید دیگه!)

 




کلمات کلیدی : زیارت آل یاسین

تبیلغات رایگان
ترجمه به فارسی: گرافیکس || ترجمه به پارسی بلاگ: تیم پارسی بلاگ